بزرگترین وبلاگ جوک و مطالب خنده دار - صفحه 27

آرشیو

پیوندهای روزانه

پربازدید ترین مطالب سایت

  • ترول های خوشمزه
  • آیا تاکنون به فاک رفته اید!
  • نوشته ی طنز درباره ی تفاوت توالت ایرانی با فرنگی
  • ﻣﺎﺭﮐﻮﭘﻠﻮ
  • تفاوت دختر و پسرا در مدرسه
  • عکس نوشته ها و مطالب طنز و خنده دار اگه نامزد داشتم
  • جوک دانشجویی !!
  • پـــَـــــــ نـــــَــــ پـــــــَــــ 16
  • سمندون...
  • مارمولکا
نکن......نکن.....نکن






۱- شش سال اوّل زندگی:
• گریه نکن
• شیطونی نکن
• دست تو دماغت نکن
• تو شلوارت پی‌پی نکن



• مامانت رو اذیّت نکن
• روی دیوار نقاشی نکن
• انگشتت رو تو پریز برق نکن
• دمپایی بابا رو پات نکن
• به خورشید نگاه نکن
• شبها تو جات جیش نکن
• تو کمد مامان فضولی نکن
• با اون پسر بی‌تربیته بازی نکن
• اسباب‌بازی‌ها رو تو دهنت نکن
• زیر دامن شمسی خانوم رو نگاه نکن

• دماغت رو تو لوله جاروبرقی نکن








۲- دوره دبستان:


• موقع رفتن به مدرسه دیر نکن

• پات رو تو جامیزی نکن

• ورقهای دفترت رو پاره نکن

• مدادت رو تو دهنت نکن

• به دخترهای مدرسه بغلی نگاه نکن

• تخته پاک‌کن رو خیس نکن

• حیاط مدرسه رو کثیف نکن

• با دخترهای شمسی خانوم آمپول بازی نکن

• دست تو کیف بغل دستیت نکن

• تخته‌سیاه رو خط‌خطی نکن

• گچ رو پرت نکن

• تو راهرو سرو صدا نکن

• تو کلاس پچ‌پچ نکن

• ATARI بازی نکن






۳- دوره راهنمایی:

• ترقّه بازی نکن
• SEGA بازی نکن
• جاهای بدبد فیلمها رو نگاه نکن
• موقع برگشتن از مدرسه دیر نکن
• تو کوچه فوتبال بازی نکن
• دست تو جیبت نکن
• با مامانت کل‌کل نکن
• تو کلاس صحبت نکن
• بعد از ظهر سروصدا نکن
• با دختر شمسی خانوم منچ بازی نکن
• اتاقت رو شلوغ نکن
• روی میز بابات کتابهات رو ولو نکن
• عکس لختی تماشا نکن
• با بچّه‌های بی‌ادب رفت و آمد نکن
• جرّ و بحث نکن




۴- دوره دبیرستان:

• با کامپیوتر بازی نکن

• تو حموم معطّل نکن

• تقلّب نکن
• با دوستات موتورسواری نکن
• عصرها دیر نکن
• با دختر شمسی خانوم صحبت نکن
• با بابات دعوا نکن
• تو کلاس معلّمتون رو مسخره نکن
• تو خیابون دنبال دخترها نکن
• مردم‌آزاری نکن
• نصف شب سرو صدا نکن
• فیلم سوپر نگاه نکن
• وقتت رو با مجله تلف نکن
• چشم‌چرونی نکن




۵- دوره دانشگاه:



• رشته‌ای رو که دوست داری انتخاب نکن
• ?? ساعته چت نکن
• سر کلاس درس غیبت نکن
• با دختر شمسی‌خانوم دل و قلوه ردّ و بدل نکن
• خیابون‌ها رو متر نکن
• تو سیاست دخالت نکن
• با دخترهای مردم هر کاری دلت خواست نکن
• شب برای شام دیر نکن
• با مأمور پلیس کل‌کل نکن
• چراغ قرمز رو عشقی رد نکن
• موبایلت رو Reject نکن
• حذف پزشکی نکن
• آستین کوتاه تنت نکن
• همه رو دودره نکن



۶- دوره سربازی:

• موهات رو بلند نکن
• روت رو زیاد نکن
• از اوامر سرپیچی نکن
• فرار نکن
• با اسلحه شوخی نکن
• غیبت نکن
• به آینده فکر نکن
• درگیری ایجاد نکن
• به فرمانده بی‌احترامی نکن
• غیر از خدمت به هیچ چیز دیگری فکر نکن
• با رئیس عقیدتی جرّ و بحث نکن
• اعتراض نکن
• با دختر شمسی خانوم نامه‌نگاری نکن
• از تلف شدن وقتت ناله نکن
• از آشپزخونه دزدی نکن

۷- دوره شوهر بودن:

• با زنت شوخی نکن

• زنت رو با دختر شمسی خانوم مقایسه نکن

• به زنت خیانت نکن

• با دوستانت الواتی نکن

• تو Facebook خودت رو Single معرفی نکن

• به زنهای دیگه نگاه نکن

• موبایلت رو قایم نکن

• از عکسهای قبل از ازدواجت نگهداری نکن

• پولت رو خرج دوستات نکن

• رفتار دوران مجرّدی رو تکرار نکن

• غیر از زندگی مشترک به هیچ چیز فکر نکن

• ریسک نکن

• بدون اجازه زنت هیچ کاری نکن




۸- دوره پدر بودن:

• بچّه رو تنبیه نکن

• به بچّه بی‌توجّهی نکن

• بچّه‌ت رو با بچّه‌های دیگه مقایسه نکن

• به بچّه توهین نکن

• بچّه رو از بازی منع نکن

• بچّه‌ت رو به کتک زدن بچّه دختر شمسی خانوم تشویق نکن

• با بچّه کل‌کل نکن

• بچّه رو محدود نکن

• بچّه رو از جنس مخالف دور نکن

• به مادر بچّه بی‌توجّهی نکن

• بچّه رو به هیچ چیز مجبور نکن

• آزادی بچّه رو محدود نکن

• به حلال‌زاده بودن بچّه شک نکن

• از خواستهای بچّه چشم‌پوشی نکن





۹- دوره پیری:

• برای بچّه‌هات مزاحمت ایجاد نکن



• نوه‌هات رو لوس نکن
• با پیرزن‌های دیگه معاشرت نکن
• به خاطراتت فکر نکن
• پولت رو خرج نکن
• هوس جوونی نکن
• غیر از آخرتت به هیچ چیز فکر نکن
• با زنت بی‌وفایی نکن
• از رفتن به خانه سالمندان احساس نارضایتی نکن
• لباس شاد تنت نکن
• به بیوه شدن دختر شمسی خانوم توجّه نکن
• تو وصیتنامه، هیچکس رو فراموش نکن
• از گذشته ناله نکن
• به هر کی رسیدی، نصیحت نکن


• به آینده فکر نکن






۱۰- دوره پس از مرگ !

• حالا دیگه دوره نکن تموم شد! حالا هر غلطی دلت می‌خواد بکن….
• ……بکن
• ……. بکن
• ….. بکن
• ….. بکن
• ….. بکن
• ….. بکن
• ….. بکن
• …… بکن
• …… بکن
• ….. بکن
• ….. بکن
• ….. بکن
• ….. بکن
• …. فقط خواهشا” با روح دختر شمسی خانوم کاری نکن !!!

مشاهده پست مشابه : یاهو چت: چت روم yah00chat.ir چت روم یاهو: یاهو چت www.chatyahoo.in یاهو چت www.yahoochat.in

نویسنده:

تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:41

تعداد بازديد : 95

به این پست رای دهید:

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حكایت ، مسج و جک (2)
08
برای مشاهده ادامه این مطلب کلیک کنید

نویسنده:

تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:40

تعداد بازديد : 124

به این پست رای دهید:

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حكایت  مسج و جک
08
برای مشاهده ادامه این مطلب کلیک کنید

نویسنده:

تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:40

تعداد بازديد : 153

به این پست رای دهید:

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
زبــــان (گویش) دخترهای امروزی!!!










خوشگل = خوجل

......خوبی = خوفی

جیگرتو بخورم = جیگلتو بخولم

عشق منی = عجق منی

قربونت برم = قلبونت بلم

چطوری؟ = تطولی؟

چی کار می کنی = چیکال می کنی

سلام = شلام

دختر= دخمل

پسر = پسمل

عزیزم = عجیجم

جون = جونزززززز

بی تربیت: بی تبلیت

بی ادب: بی عوض (این یکی درک ربطش کمی مشلکه واقعاً)

دوست ندارم: اصنم نِی خوام

نمیدونم= نیدونم(بعضی ها این روزا خیلی زیاد میگن!!)

دوست = دوکس (این کلمه رو نمیدونم از کجا درآوردن)


در پایان به ابراز عشق یک دختر ایرانی با یک پسر توجه کنید:
شلام قلبونت بلم چطولی ؟جیگلتو بخولم پسمل من نیدونی چقدر دوکست دالم.

نویسنده:

تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:40

تعداد بازديد : 172

به این پست رای دهید:

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
عاقبت زرنگی

بزرگترین وبلاگ جوک و مطالب خنده دار


چهار تا دانشجو شب امتحان بجای درس خواندن به پارتی و خوش گذرونی رفته بودند و هیچ آمادگی برای امتحانشون نداشتند٬ روز امتحان به فکر چاره افتادند و حقه ای سوار کردند به این صورت که سر و روشون رو کثیف و کردند و مقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغییراتی بوجود آوردند٬ سپس عزم رفتن به دانشگاه نمودند و یکراست به پیش استاد رفتند٬ مسئله رو با استاد اینطور مطرح کردند که دیشب به یک مراسم عروسی خارج از شهر رفته بودند و در راه برگشت از شانس بد یکی از لاستیک های ماشین پنچر میشه و اونا با هزار زحمت و هل دادن ماشین به یه جایی رسوندنش و این بوده که به آمادگی لازم برای امتحان نرسیدند کلی از اینها اصرار و از استاد انکار آخر سر قرار میشه سه روز دیگه یک امتحان اختصاصی برای این چهار نفر از طرف استاد برگزار بشه.
آنها هم بشکن زنان از این موفقیت بزرگ و خطیر سه روز تمام به امر شریف خر زنی مشغول میشن و روز امتحان با اعتماد به نفس بالا به اتاق استاد میرن تا اعلام آمادگی خودشون رو ابراز کنند! استاد عنوان میکنه بدلیل خاص بودن و خارج از نوبت بودن این امتحان باید هر کدوم از دانشجوها توی یک کلاس بنشینند و امتحان بدن که آنها بدلیل داشتن وقت کافی و آمادگی لازم با کمال میل قبول میکنند. امتحان حاوی دو سوال و بارم بندی از نمره بیست بود:


۱-نام و نام خانوادگی(۲نمره)

۲-کدام لاستیک پنچر شده بود:(۱۸ نمره)

الف) لاستیک سمت راست جلو

ب) لاستیک سمت چپ جلو

ج) لاستیک سمت راست عقب

نویسنده:

تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:40

تعداد بازديد : 107

به این پست رای دهید:

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوالات متداولی كه از مهندسین كامپیوتر در جمع آشنایان پرسیده می شود!!!

بزرگترین وبلاگ جوک و مطالب خنده دار





- این کامپیوتر ما ویروسی شده، چیکارش کنیم؟-

- الان یه کامپیوتر توپ تو بازار چنده؟

- این پسر من همش پای بازی کامپیوتره، مشکلی پیش نمیاد؟

- فیل.....تر شکن تازه چی اومده؟ ;-)

- چطوری میشه پسورد یکی رو فهمید؟ (یارو به عشقش شك داره!!!!)

- چطور میشه فهمید دخترم تو اینترنت چیکار می کنه؟

- این عکسای ما همش یهو!!!!!! پاک شده، بدبخت شدیم چیکار کنیم؟

- کامپیوتر من بالا نمیاد، چیکارش کنم؟

کی میای پیش ما یه حالی به این کامپیوترمون بدی؟ سی دی های جدیدتم بیار!!!!!

- الان ویندوز چی خوبه؟!!!

- چطوری میتونم سریع تایپ یاد بگیرم؟

- یه لپ تاپ دست دوی مناسب توی دوستات كسی نمیفروشه؟؟؟

- به نظر تو رم بیشتر تو سرعت بازی تأثیر داره یا سی پی یو یا کارت گرافیک؟

- بخوام کامپیوترم رو ارتقاء بدم چقد پام در میاد؟

- الان بیل گیتس پولدارتره یا استیو جابز؟

- به نظر تو ممكنه قیمت كول دیسك از اینم پایین تر بیاد؟؟؟؟

- بخوام با کامپیوتر پول در بیارم چیکار کنم؟

- کلاس چی برم؟

- میگن نوكیا فلان مدل خوب آنتن نمیده....اما من شكلشو خیلی دوس دارم....حالا
به نظرت چیكار كنم؟؟

- واسه این کامپیوتر ما مشتری سراغ نداری؟

- با این كامپیوترت یه كدی بزن همه كانال های ماهواره ما باز شه!!!!

- چرا من تو وصل کردن دوربین دیجیتالم به کامپیوترم مشکل دارم؟

- بلوتوث جدید چی داری؟ بفرست بیاد!!!!!!!!!!!١

- اینترنت چنده؟!؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!

.....

- و بالاخره: یکم این پسر ما رو نصیحت کن درس بخونه، اینجوری كه این همش پای
كامپیوتره، هیچی نمیشه آخرش!!!‌

و من ....اندیشه كنان ، غرق این پندارم كه اون 150-160 واحدی که ما (با بدبختی!!!)
پاس کردیم ، اینا کجاش بود؟

نویسنده:

تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:39

تعداد بازديد : 123

به این پست رای دهید:

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سیندرلا نسخه جدید ... طنز


یکی بود ، دو تا نبود ، زیر گنبد کبود که شایدم کبود نبود و آبی بود ، یه دختر خوشگل بی پدر مادر زندگی می کرد. اسم این دختر خوشگله سیندرلا بود که بلا نسبت دخترای امروزی، روم به دیوار روم به دیوار ، گلاب به روتون خیلی خوشگل بود . سیندرلا با نامادریش که اسمش صغرا خانم بود و ۲ تا خواهر ناتنیاش که اسمشون زری و پری بود زندگی می کرد . بیچاره سیندرلا از صبح که از خواب پا می شد باید کار می کرد تا آخر شب . آخه صغرا خانم خیلی ظالم بود . همش می گفت سیندرلا پارکت ها رو طی کشیدی؟ سیندرلا لوور دراپه ها رو گرد گیری کردی؟ سیندرلا میلک شیک توت فرنگیه منو آماده کردی ؟ سیندرلا هم تو دلش می گفت : ای بترکی ، ذلیل مرده ی گامبو ، کار بخوره به اون شکمت که ۲ متر تو آفسایده ، و بلند می گفت : بعله مامی صغی ( همون صغرا خانم خودمون ) .

خلاصه الهی بمیرم برای ای دختر خوشگله که بدبختیهاش یکی دو تا نبود . …. القصه ، یه روز پسر پادشاه که خاک بر سرش شده بود و خوشی زیر دلش زده بود ، خر شد و تصمیم گرفت که ازدواج کنه . رفت پیش مامانش و گفت مامان جونم ….. مامانش : بعله پسر دلبندم …. شاهزاده : من زن می خوام ….. مامانش : تو غلط می کنی پسره ی گوش دراز ، نونت کمه ، آبت کمه ؟ دیگه زن گرفتنت چیه؟……… شاهزاده : مامان تو رو خدا ، دارم پیر پسر می شم ، دارم مثل غنچه ی گل پرپر می شم …..مامانش در حالی که اشکش سرازیر شده بود گفت : باشه قند عسلم ، شیر و شکرم ، پسر گلم ، می خوای با کی

مزدوج شی؟ ……. شاهزاده : هنوز نمی دونم ولی می دونم که از بی زنی دارم می میرم ……

مامانش : من از فردا سراغ می گیرم تا یه دختر نجیب و آفتاب مهتاب ندیده و خوشگل مثل خودم برات پیدا کنم . خلاصه شاهزاده دیگه خواب و خوراک نداشت . همش منتظر بود تا مامانش یه دختر با کمالات و تحصیل کرده و امروزی براش گیر بیاره. یه روز مامانش گفت : کوچولوی عزیز مامان ، من تمام دخترای شهر رو دعوت کردم خونمون، از هر کدوم که خوشت اومد بگو تا با پس گردنی برات بگیرمش ، شاهزاده گفت : چرا با پس گردنی؟ مامانش گفت : الاغ ، چرا نمی فهمی ، برای اینکه مهریه بهش ندی، پس آخه تو کی می خوای آدم بشی ؟

روز مهمونی فرا رسید ، سیندرلا و زری و پری هم دعوت شده بودند . زری و پری هزار ماشاالله ، هزار الله اکبر ، بزنم به تخته ، شده بودند

مثل ۲ تا بچه میمون ، اما سیندرلا ، وای چی بگم براتون شده بود یه تیکه ماه ، اصلا” ماه کیلویی چنده ، شده بود ونوس شایدم …( مگه من فضولم ، اصلا” به ما چه شبیه چی شده بود ) . صغرا خانم حسود چشم در اومده سیندرلا رو با خودش نبرد ، سیندرلا کنار شومینه نشست و قهوه ی تلخ نوشید و آه کشید و اشک ریخت . یهو دید یه فرشته ی تپل مپل با ۲ تا بال لنگه به لنگه ، با یه دماغ سلطنتی و چشمای لوچ جلوی روش ظاهر شد ….سیندرلا گفت : سلام……. فرشته : گیریم علیک . حالا آبغوره می گیری واسه من ؟ …… سیندرلا : نه واسه خودم می گیرم …….فرشته : بیجا می کنی ، پاشو ببینم ، من اومدم که آرزوهات رو بر آورده کنم ، زود باش آرزو کن ……





سیندرلا : آرزو می کنم که به مهمونیه شاهزاده برم …… فرشته : خوب برو ، به درک ، کی جلوی راهتو گرفته دختره ی پررو ؟ راه بازه جاده درازه…….. سیندرلا : چشم میرم ، خداحافظ …… فرشته :

خداحافظ …. سیندرلا پا شد ، می خواست راه بیفته . زنگ زد به آژانس ، ولی آژانس ماشین نداشت . زنگ زد به تاکسی تلفنی ولی اونجا هم ماشین نبود . زنگ زد پیک موتوری گفت : آقا موتور دارید؟ یارو گفت : نه نداریم. سیندرلا نا امید گوشی رو گذاشت و به فرشته گفت ؟ هی میگی برو برو ، آخه من چه جوری برم؟ فرشته گفت : ای به خشکی شانس ، یه امشب می خواستم استراحت کنم که نشد ، پاشوبیا ببینم چه مرگته !!!! بلاخره یه خاکی تو سرمون می ریزیم . با هم رفتند تو انباری ، اونجا یدونه کدو حلوایی بود ، فرشته گفت بیا سوار این شو برو ، سیندرلا گفت : این بی کلاسه ، من آبروم می ره اگه سوار این بشم . فرشته گفت : خوب پس بیا سوار من شو !!! سیندرلا گفت : یه آناناس اونجاست فرشته جون ، به دردت می خوره؟ …. فرشته : بعله می خوره …..سیندرلا : پس مبارکه انشاالله . خلاصه فرشته چوب جادوگریش و رو هوا چرخوند و کوبید فرق سر آناناس و گفت : یالا یالا تبدیل شو به پرشیا. بیچاره آناناس که ضربه مغزی

شده بود از ترسش تبدیل شد به یه پرشیای نقره ای. فرشته به سیندرلا گفت : رانندگی بلدی؟ گواهینامه داری؟……. سیندرلا : نه ندارم …….. فرشته : بمیری تو ، چرا نداری؟….. سیندرلا : شهرک آزمایش شلوغ بود نرفتم امتحان بدم…… فرشته : ای خاک بر اون سرت ، حالا مجبورم برات راننده استخدام کنم. فرشته با عصاش زد تو کله ی یه سوسک بدبخت که رو دیوار نشسته بودو داشت با افسوس به پرشیا نگاه می کرد . سوسکه تبدیل شد به یه پسر بدقیافه ، مثل پسرای امروزی . سیندرلا گفت : من با این ته دیگ سوخته جایی نمیرم…..فرشته : چرا نمیری؟……..

سیندرلا : آبروم می ره……. فرشته : همینه که هست ، نمی تونم که رت باتلر رو برات بیارم ……. سیندرلا : پس حداقل به این گاگول بگو یه ژل به موهاش بزنه . خلاصه گاگول ژل زد به موهاش و با هر بدبختی بود حرکت کردند سمت خونه ی پادشاه. وقتی رسیدند اونجا دیدیند وای چه خبره !!!!!

شکیرا اومده بود اونجا داشت آواز می خوند ، جنیفر لوپز داشت مخ پدر پادشاه رو تیلیت می کرد .

زری و پری هم جوگیر شده بودند و داشتند تکنو می زدند . صغرا خانم هم داشت رو مخ اصغر آقا بقال راه می رفت (آخه بی چاره صغرا خانم از بی شوهری کپک زده بود ) خلاصه تو این هاگیر واگیر شاهزاده چشمش به سیندرلا افتاد و یه دل نه صد دل عاشقش شد . سیندرلا هم که دید تنور داغه چسبوند و با عشوه به شاهزاده نگاه کرد و با ناز و ادا اطوار گفت : شاهزاده ی ملوسم منو می گیری ؟……. شاهزاده : اول بگو شماره پات چنده ؟…….. سیندرلا : ۳۷ ……. شاهزاده در حالی

که چشماش از خوشحالی برق می زد گفت : آره می گیرمت ، من همیشه آرزو داشتم شماره ی پای زنم ۳۷ باشه. خلاصه عزیزان من شاهزاده سیندرلا رو در آغوش کشید و به مهمونا گفت : ای ملت همیشه آن لاین ، من و سیندرلا می خواهیم با هم ازدواج کنیم ، به هیچ خری هم ربط نداره .

همه گفتند مبارکه و بعد هم یک صدا خوندند : گل به سر عروس یالا … داماد و ببوس یالا …

سیندرلا هم در کمال وقاحت شاهزاده رو بوسید و قند تو دلش آب شد ( بعد هم مرض قند گرفت و سالها بعد سکته کرد و مرد) سپس با هم ازدواج کردند و سالهای سال به کوریه چشم زری و پری و صغرا خانم ، به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردند و شونصد تا بچه به دنیا آوردند

نویسنده:

تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:39

تعداد بازديد : 107

به این پست رای دهید:

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
کاکتوس....
آقا ما چندتا کاکتــــوس داریم...
.
.
منــ : مامان اینارو آب بدم؟
مامانمـ : آره فقط لبخند بزن بهشون!
منــ : اینجوری خوبه ؟ بزرگترین وبلاگ جوک و مطالب خنده دارمامانمـ : نه مث انسان!( بزرگترین وبلاگ جوک و مطالب خنده دار)
منــ : حالا رفتم آب دادم اومدم
مامانمـ : برو اوناکه تو راپله اس هم آب بده، بهشون صبح بخیرم بگو.
یعنی همچین خانواده لطیفی هستیـــــــم!!! بزرگترین وبلاگ جوک و مطالب خنده دار بزرگترین وبلاگ جوک و مطالب خنده دار
خووو چرا اینجوری نیگا میکنی بزرگترین وبلاگ جوک و مطالب خنده دار.میترسم!!!! بزرگترین وبلاگ جوک و مطالب خنده دار




نویسنده:

تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:39

تعداد بازديد : 111

به این پست رای دهید:

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوتی
دوستای بابام اومده بودن خونمون همزمان با رسیدن اونا بابامم که رفته بود شیرینی بخره رسید اما شیرینی فروشی بسته بوده شیرینی نخریده بود مهمونا شیرینی آورده بودن گذاشته بودن رو اپن آشپزخونه.وای... مامانمم رفت شیرینیا رو چید تو شیرینی خوری آورد تعارف کرد به مهمونا حالا هی میگه تورو خدا ببخشیدا ما هیچ وقت از این شیرینی آشغالیا نمیخریدیم نمیدونم چی شده آقا از این شیرینیا خریده شرمندم.....
من
بابام :|
مهمونا
اهالی محل
شیرینی فروشه!!!
صنف شیرینی فروشا!!!!!!!!!!!!

نویسنده:

تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:39

تعداد بازديد : 190

به این پست رای دهید:

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نامه غضنفر کم سواد به همسرش






روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه

همسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنه

خلاصه

همسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟
غضنفر گفت من برای تو نامه می نویسم...
همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!
غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم … تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه ؟
غضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه به دست زنش رسید ..
شما چیزی فهمیدید ؟من که نفهمیدم
این نامه رو فقط همسر غضنفر میفهمه چی نوشته شده


حال ترجمه از زبان همسرش
خط اول :حالت چه طوره زن ؟
خط دوم :بچه ها چه طورن ؟
خط سوم : مادرت چه طوره ؟ “>
خط چهارم :شنیدم سر و گوش ت می جنبه!!! “>
خط پنجم : فقط برگردم خونه….
خط ششم : می کشمت
خط هفتم :غضنفر از آلمان…


نویسنده:

تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:38

تعداد بازديد : 108

به این پست رای دهید:

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بخش نظرات این مطلب


ليست صفحات

تعداد صفحات : 43

آمار

آمار مطالب آمار مطالب
کل مطالب : 437
کل نظرات : 0
آمار کاربران آمار کاربران
افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0
آمار بازدید آمار بازدید
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 98
ورودی امروز گوگل : 0
ورودی گوگل دیروز : 0
بازدید هفته : 105
بازدید ماه : 893
بازدید سال : 12635
بازدید کلی : 65400
اطلاعات شما اطلاعات شما
آی پی : 216.73.216.111
مرورگر : Unknown AppleWebKit
سیستم عامل : Search Bot
امروز : سه شنبه 17 تیر 1404

درباره ما

ورود کاربران

نام کاربری :
رمز عبور :

رمز عبور را فراموش کردم ؟

آخرین نظرات کاربران

امکانات جانبی