دوستای بابام اومده بودن خونمون همزمان با رسیدن اونا بابامم که رفته بود شیرینی بخره رسید اما شیرینی فروشی بسته بوده شیرینی نخریده بود مهمونا شیرینی آورده بودن گذاشته بودن رو اپن آشپزخونه.وای... مامانمم رفت شیرینیا رو چید تو شیرینی خوری آورد تعارف کرد به مهمونا حالا هی میگه تورو خدا ببخشیدا ما هیچ وقت از این شیرینی آشغالیا نمیخریدیم نمیدونم چی شده آقا از این شیرینیا خریده شرمندم.....
من
بابام :|
مهمونا
اهالی محل
شیرینی فروشه!!!
صنف شیرینی فروشا!!!!!!!!!!!!