بزرگترین وبلاگ جوک و مطالب خنده دار - صفحه 22

close
آخرین مطالب
  • تبلیغ شما در اینجا
  • طراحی سایت شخصی
  • طراحی سایت فروشگاهی
  • طراحی سیستم وبلاگدهی
  • سیستم سایت ساز اسلام بلاگ
  • مگا برد - پلتفرم خرید اینترنتی قطعات موبایل مگابرد
  • تحلیل و نمودار سازی فرم های پلاگین گرویتی وردپرس
  • اولین تولید کننده پلاگین های مارکتینگ و سئو کاملا ایرانی
  • اولین پلاگین دیجیتال مارکتینگ وردپرسی
  • برای سفارش تبلیغات کلیک کنید
    برای سفارش تبلیغات کلیک کنید
    برای سفارش تبلیغات کلیک کنید

    آرشیو

    پیوندهای روزانه

    جشن تولد شوهر

    file

    تو منو دوست نداشتی
    برای مشاهده ادامه این مطلب کلیک کنید

    نویسنده:

    تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:57

    تعداد بازديد : 74

    به این پست رای دهید:

    قدیمترا

    قدیمترها لحن مردها :گستاخی مکن زن !!!
    طعام را بیاور ...

    اما اکنون :
    عسلم امشب ظرفا نوبت منه یا تو

    تو منو دوست نداشتی

    نویسنده:

    تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:57

    تعداد بازديد : 92

    به این پست رای دهید:

    شغلت چیه؟

    file

    تو منو دوست نداشتی
    برای مشاهده ادامه این مطلب کلیک کنید

    نویسنده:

    تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:56

    تعداد بازديد : 83

    به این پست رای دهید:

    همینه که هس

    واکنش دختر ها بعد از مشاهده ی میمون بالای درخت :
    - وای اون میمون رو ببین سارا .... ای جوووونم چه نازه ...
    آره .... خیلی بامزه و جیگره بذار یه عکس ازش بگیرم
    .
    .
    .
    .
    حالا واکنش پسر ها بعد از مشاهده ی میمون بالای درخت :
    - هوی ممد بابات واسه چی بالای درخته ؟ :|
    منتظر عمته :|
    = )))))

    تو منو دوست نداشتی

    نویسنده:

    تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:56

    تعداد بازديد : 73

    به این پست رای دهید:

    رابطه مستقیم

    وقتی میمیرید نمی فهمید که مُردید،
    فقط تحملش برای دیگران سخته!
    درست مثه وقتیکه بیشعورید :|

    تو منو دوست نداشتی

    نویسنده:

    تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:56

    تعداد بازديد : 83

    به این پست رای دهید:

    دخترای قدیم دخترای جدید

    پدرای قدیم:دختر چند روز دیگه عروسیته ، آماده شو.
    دختر: اما…بابا من که ندیدمش…


    پدر:اما و اگر نداریم ، همین که گفتم
    دخترای جدید:پدرجون من و سامی فردا عروسیمونه
    پدر:اما دخترم من که نمیشناسمش…
    دختر:دیگه حرف نباشه، خواستید بیاین نخواستید نیاین ، همین که گفتم...

    تو منو دوست نداشتی

    نویسنده:

    تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:55

    تعداد بازديد : 95

    به این پست رای دهید:

    داغون

    بچه ها واقعا داغونم...!!!!

    ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﺗﻜﻴﻪ ﮔﺎﻩ ﺯﻧﺪﮔﻴﻤﻮ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻡ...

    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .

    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .

    ﭘﺸﺘﻰ ﺻﻨﺪﻟﻰ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻡ ﺷﻜﺴﺖ

    دخترای قدیم دخترای جدید

    نویسنده:

    تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:55

    تعداد بازديد : 94

    به این پست رای دهید:

    زیر تختی خفن :|

    زنگ زدم خونه خواهرم،بچه خواهرم گوشی روبرداشت.
    گفتم:سلام،بگومامانت صحبت کنه.
    گفت:نمیشه،داله گلیه می تونه
    گفتم:بابات کجاست؟
    گفت:دم دله،داله با آقا پلیسه صحبت می تونه.
    گفتم:داداش حامد کو؟گفت:اونم لفته بیمالستانالو بگلده.
    .درحالی که داشتم ازشدت نگرانی سکته می کردم،
    بلندگفتم:مگه چی شده؟
    گفت:من گم شدم.
    گفتم:مگه الان کجایی؟
    گفت:زیل تخت....

    دخترای قدیم دخترای جدید

    نویسنده:

    تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:55

    تعداد بازديد : 87

    به این پست رای دهید:

    وقتی...

    وقتی که داری در مورد آیندت فکر می کنی ...
    یه کم هم به این فکر کن که یه نفر بیرون دستشویی منتظرته!!!!!

    ...

    هیچ دقت کردین میوه های بهار و. تابستون همه لختن یا لباس نازک تنشونه مثل توت فرنگی البالو گیلاس اما میوه های زمستون کاپشن و اورکت پوشیدن لا مصب. کیوی لباس پشمی پوشیده انار که دیگه پالتوچرم تنشهhttp://hotjokes.mihanblog.com/
    ...

    معتقدم آدم به هرچیزی بخواد میرسه
    کافیه اراده داشته باشی و پدر پولدار !



    زیر تختی خفن :|

    نویسنده:

    تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:55

    تعداد بازديد : 85

    به این پست رای دهید:

    الاغ

    روزی ملانصرالدین الاغ خود را با زحمت فراوان به پشت بام برد!
    بعد از مدتی خواست او را پایین بیاورد ولی الاغ پایین نمی آمد.

    ملا نمیدانست الاغ بالا می رود ولی پایین نمی آید!!

    پس از مدتی تلاش ملا خسته شد وپایین آمد

    ولی الاغ روی پشت بام بشدت جفتک می انداخت و بالا و پایین می پرید.

    تا اینکه سقف فروریخت و الاغ جان باخت.

    ملا که به فکر فرو رفته بود، باخود گفت: لعنت بر من که ندانستم

    اگر خری را به جایگاه رفیعی برسانم هم آن جایگاه را خراب می کند و هم خود را هلاک می نماید!!

    زیر تختی خفن :|

    نویسنده:

    تاریخ: يکشنبه 7 تير 1394 ساعت: 9:55

    تعداد بازديد : 79

    به این پست رای دهید:

    بخش نظرات این مطلب


    ليست صفحات

    تعداد صفحات : 43

    آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب : 437
    کل نظرات : 0
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا : 0
    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز : 128
    بازدید دیروز : 23
    ورودی امروز گوگل : 0
    ورودی گوگل دیروز : 0
    بازدید هفته : 163
    بازدید ماه : 2124
    بازدید سال : 14301
    بازدید کلی : 39678
    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی : 3.141.12.30
    مرورگر : Unknown AppleWebKit
    سیستم عامل : Search Bot
    امروز : چهارشنبه 7 آذر 1403

    درباره ما

    ورود کاربران

    نام کاربری :
    رمز عبور :

    رمز عبور را فراموش کردم ؟

    آخرین نظرات کاربران

    امکانات جانبی